اشکها و لبخندها

عکس - شعر - موسیقی - قطعه ادبی

اشکها و لبخندها

عکس - شعر - موسیقی - قطعه ادبی

نشانی

 

خانه دوست کجاست ؟ در فلق بود که پرسید سوار
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر می آرد
پس به سمت گل تنهایی می پیچی
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و ترا ترسی شفاف فرا می گیرد
در صمیمیت سیال فضا خش خشی می شنوی
کودکی می بینی
رفته از کاج بلندی بالا جوجه بردارد از لانه نور
و از او می پرسی
خانه دوست کجاست؟

توجه

هرروز یک عکس از مجتبی در این وبلاگ خانم مهندس شیرازی

تشکر

می خواستم از مجتبای عزیز برای این عکسهای زیباش تشکر کنم .